یکی از بزرگان، عادت داشت بیش از نگران کردن مردم، بندگان خدا را به لطف او امیدوار میکرد. پس از مرگ، خوابش را دیدند و پرسیدند:
- خدا با تو و اعمالت چگونه رفتار کرد؟
گفت:
- مرا به جایی بردند و گفتند: «در محضر خدایی؛ هر چه پرسیده میشود بگو!»... جز اطاعت، کاری نمیتوانستم بکنم. ندایی را شنیدم که پرسید: «مگر از مجازاتم غافل بودی که آن همه از مهربانیام گفتی؟... نترسیدی بندگانم گناهکار شوند و تقصیر تو باشد؟»...
نمیدانستم چه بگویم. ناگهان فکری از ذهنم گذشت و گفتم: «خدایا!... راست میگویی؛ اما دوست داشتم مخاطبانم دوستت داشته باشند»... کمی سکوت شد. دلم میلرزید. دوباره ندا را شنیدم. گفت: «همه گناهانت را به خاطر نیَّت خوبت بخشیدم».
====
گناه، لذت دارد؛ آدمها هم که نمیتوانند گناه نکنند... اما وقتی در دلشان از مجازات خدا نگران باشند، نمیتوانند از گناهی لذت کامل ببرند. آدمی هم که از گناه لذت کافی نبرد، آرام- آرام، از گناه کردن پرهیز میکند تا نگرانی آخر گناه، کامش را تلخ نکند. خوبی خوف این است.
روزی مردی گنه کار را به کیفر اعمالش داشتند به جهنم میبردند
مرد همواره که میرفت برمیگشت وبه پشت سرش نگاه میکرد
نگهان ندایی آمد
بخشیدمت به امیدی که در نگاهت بود به من
بازم زیبا مثل همیشه
سلام آبجی فیلتر شده بودم!قالبو که عوض کردم درست شد ظاهرا کدهای پایگاه عاشورا مشکل داشته!
خیلی منون که راهنمایی کردید
*** با سلام
ممنون از اطلاع رسانی تان
مطالب کوتاه و آموزنده ای را بیان نمودید.متشکرم.
الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : ارْجُ اللّهَ رَجاءً لا یُجَرّئُکَعلى مَعاصیهِ ، وخَفِ اللّهَ خَوفا لا یُؤْیِسُکَ مِن رَحمَتِهِ .
امام صادق علیه السلام : به خداوند چنان امیدوارباش که تو را بر انجام گناهان بىپروا نکند و ازخدا چنان بترس که تو را از رحمت او نومید نسازد .