از تو خواستم که از من بگیر آنچه تو را از من می گیرد !
و تو چیزی به من دادی که مرا به یاد تو می اندازد!
بخشنده تر از آنی که در تصورات مایی!
چون خدایی را تنها خود می شناسد و بس!
و اکنون باز من ...
مریم از یک نسبت عیسى عزیز *** از سه نسبت حضرت زهرا(س) عزیز
نور
چشم رحمه للعالمین *** آن امام اولین و آخرین
آنکه
جان در پیکر گیتى دمید
*** روزگار تازه آیین
آفرید
بانوى
آن تاجدار اهل أتى *** مرتضى مشکل گشا، شیرخدا
پادشاه
و کلبه اى ایوان او *** یک حسام و یک زره سامان او
مادر
آن مرکز پرگار عشق *** مادر آن کاروان سالار عشق
آن
یکى شمع شبستان حرم *** حافظ جمعیت خیر الامم
تا
نشیند آتش پیکار و کین
*** پشت پا زد بر سر
تاج نگین
در
نواى زندگى سوز از حسین(ع)
*** اهل حق حرّیت آموز
از حسین(ع)
سیرت فرزندها از امّهات *** جوهر صدق و صفا از امّهات
مزرع
تسلیم را حاصل بتول *** مادران را اسوه کامل بتول
بهر
محتاجى دلش آنگونه سوخت
*** با یهودى چادر خود
را فروخت
نورى
و هم آتشى فرمانبرش *** که رضایش در رضاى شوهرش
آن
ادب پرورده ى صبر و رضا
*** آسیاگردان و لب
قرآن سرا
گریه
هاى او ز بالین بىنیاز
*** گوهر افشاندى
بدامان نماز
اشک
او برچید جبرئیل از زمین
*** همچو شبنم ریخت بر
عرش برین
رشته
ى آیین حق زنجیر پاست
*** پاس فرمان جناب
مصطفى است
ورنه
گرد تربتش گردیدمى *** سجده ها بر خاک او پاشیدمى